خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 193

1. هیچ روئی نیست کز چرخ سیه رو زرد نیست

2. کار هیچ آزاده‌ئی زین آسیا برگرد نیست

3. در جهان مردی نمی‌بینم که از دردی جداست

4. یک طربناکست برگردون و آنهم مرد نیست

5. گر نه بوی دوستان آرد نسیم بوستان

6. باد پندارش که آخر گنج باد آورد نیست

7. سرد باشد هر که او بی مهرروئی دم زند

8. چون دم مهر از دل گرمست از آنرو سرد نیست

9. درد دل را گفتم از وصلش دوا سازم ولیک

10. دردمندان محبت را دوا جز درد نیست

11. بی فروغ طلعتش گو مه ز مشرق بر میا

12. کامشبم پروای آن تنها رو شبگرد نیست

13. چون غبار هستیم بنشست گفتم روشنست

14. کز من خاکی کنون برهیچ خاطر گرد نیست

15. کی گمان بردم که هر چند از جهان خون می‌خورم

16. در جهان کس نیست کو خون منش در خورد نیست

17. تا نپنداری که خواجو با رخ زردست و بس

18. هیچ روئی نیست کز چرخ سیه رو زرد نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ساقیا جام می‌ام ده که نگارنده غیب
* نیست معلوم که در پرده اسرار چه کرد
شعر کامل
حافظ
* این باد بهار بوستانست
* یا بوی وصال دوستانست
شعر کامل
سعدی
* به ماه مصر ز یک پیرهن مضایقه کرد
* چه چشمداشت دگر از وطن بود ما را
شعر کامل
صائب تبریزی