خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 211

1. هیچ دل نیست که میلش بدلارائی نیست

2. ضایع آن دیده که برطلعت زیبائی نیست

3. اگر از دوست تمنای تو چیز دگرست

4. اهل دل را بجز از دوست تمنائی نیست

5. ای تماشاگه جان عارض شهرآرایت

6. بجز از روی تو در شهر تماشائی نیست

7. ظاهر آنست که برصفحهٔ منشور جمال

8. مثل ابروی دلارای تو طغرائی نیست

9. در هوای گل رخسار تو شب تا سحرم

10. بجز از بلبل شوریده هم آوائی نیست

11. هر سری لایق سودای تو نبود لیکن

12. از تو در هیچ سری نیست که سودائی نیست

13. جای آن هست که بنوازی و دستم گیری

14. که بجز سایهٔ لطف تو مرا جائی نیست

15. نه که چون لعل شکر بار تو نبود شکری

16. که به هنگام سخن چون تو شکر خائی نیست

17. خواجو از عشق تو تا منصب لالائی یافت

18. همچو الفاظ خوشش لؤلؤ لالائی نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
* کجا دانند حال ما سبکباران ساحل‌ها
شعر کامل
حافظ
* مرا درس حکیمان درد سر داد
* که من پروردهٔ فیض نگاهم
شعر کامل
اقبال لاهوری
* گر چه از کوی وفا گشت به صد مرحله دور
* دور باد آفت دور فلک از جان و تنش
شعر کامل
حافظ