خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 220

1. ترک من ترک من بی سر و پا کرد و برفت

2. جگرم را هدف تیر بلا کرد و برفت

3. چون سر زلف پریشان من سودائی را

4. داد بر باد و فرو هشت و رها کرد و برفت

5. خلعت وصل چو بر قامت من راست ندید

6. برتنم پیرهن صبر قباکرد و برفت

7. عهد می‌کرد که از کوی عنایت نروم

8. عاقبت قصد دل خسته ما کرد و برفت

9. هدهد ما دگر امروز نه بر جای خودست

10. باز گوئی مگر آهنگ سبا کرد و برفت

11. ما نه آنیم که از کوی وفایش برویم

12. گر چه آن ترک ختا ترک وفا کرد و برفت

13. چون مرا دید که بگداختم از آتش مهر

14. همچو ماه نوم انگشت نما کرد و برفت

15. می‌زدم در طلبش داو تمامی لیکن

16. مهرهٔ مهر برافشاند و دغا کرد و برفت

17. آن ختائی بچه چون از برخواجو برمید

18. همچو آهوی ختن عزم ختا کرد و برفت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به نام خداوند جان و خرد
* کزین برتر اندیشه برنگذرد
شعر کامل
فردوسی
* چون سنبل تو سلسله بر ارغوان نهاد
* آشوب در نهاد من ناتوان نهاد
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* هر چه جز معشوق باشد پرده بیگانگی است
* بوی یوسف را ز پیراهن شنیدن مشکل است
شعر کامل
صائب تبریزی