خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 25

1. شبی که راه هم آه آتش افشان را

2. ز دود سینه کنم تیره چشم کیوان را

3. ببر طبیب صداع از سرم که این دل ریش

4. ز بهر درد فدا کرده است درمان را

5. مگر حکایت طوفان چو اشک ما بینی

6. که ما ز چشم بیفکنده‌ایم طوفان را

7. بقصد جان من آن کس که میکشد شمشیر

8. نثار خنجر خون‌ریز او کنم جان را

9. عجب نباشد اگر تشنهٔ جمال حرم

10. ز آب دیده لبالب کند بیابان را

11. بعزم کعبه چو محمل برون برد مشتاق

12. بسوزد از نفس آتشین مغیلان را

13. نوباد پای زمین کوب را بجلوه درآر

14. که ما به دیده زنیم آب خاک میدان را

15. مگو بگوی که سرگشته از چه میگردی

16. اگر چنانکه ندانی بپرس چوگان را

17. مکن ملامت خاجو که از گل صد برگ

18. مجال صبر نباشد هزار دستان را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* این چه دامی است که از سنبل مشکین داری
* که به هر حلقهٔ آن صد دل مسکین داری
شعر کامل
فروغی بسطامی
* ای دل اندربند زلفش از پریشانی منال
* مرغ زیرک چون به دام افتد تحمل بایدش
شعر کامل
حافظ
* تا همی سرخ بود همچو گل سرخ عقیق
* تا همی زرد بودهمچو گل زرد زریر
شعر کامل
فرخی سیستانی