خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 278

1. چو شام شد بشبستان باید کرد

2. ز ماه نو طلب آفتاب باید کرد

3. لباس ازرق صوفی که عین زراقیست

4. بخون چشم صراحی خضاب باید کرد

5. لب پیاله و رخسار مردم دیده

6. ز عکس باده چو یاقوت ناب باید کرد

7. مفرح جگر خسته و دوای خمار

8. ز لعل ساقی و جام شراب باید کرد

9. مدام بهر جگر خوارگان دردیکش

10. دل پر آتش خونین کباب باید کرد

11. مهی که منزل او در میان جان منست

12. کناره از در او از چه باب باید کرد

13. چو آفتاب کشد روی در حجاب عدم

14. نظارهٔ قمری شب نقاب باید کرد

15. برآتش دل ما ریز آب آتش فام

16. که دفع آتش سوزان به آب باید کرد

17. اگر بکوی خرابات می‌کنی مسکن

18. نخست خانه هستی خراب باید کرد

19. وگر بچنگ نمی‌آیدت خوش آوازی

20. بکنج میکده ساز رباب باید کرد

21. بروی دوست بروز آور امشب ای خواجو

22. که در بهشت برین ترک خواب باید کرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* می‌خواست گل که دم زند از رنگ و بوی دوست
* از غیرت صبا نفسش در دهان گرفت
شعر کامل
حافظ
* همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
* به پیام آشنایان بنوازد آشنا را
شعر کامل
حافظ
* وفا خار ره است، ارنه برای آشیان ما
* به هر گلشن که باشد، مشت خاری می شود پیدا
شعر کامل
صائب تبریزی