خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 324

1. هر که او را قدمی هست ز سر نندیشد

2. وانکه او را گهری هست ز زر نندیشد

3. عجب از لاله دلسوخته کو در دم صبح

4. از خروشیدن مرغان سحر نندیشد

5. آنکه کام دل او ریختن خون منست

6. از دل ریش من خسته جگر نندیشد

7. هر که خاطر بکسی داد چه بیمش ز خطر

8. کانکه رفت از پی خاطر ز خطر نندیشد

9. پیش شمع رخ زیبای تو گر جان بدهم

10. نبود عیب که پروانه ز پر نندیشد

11. خستهٔ ضرب تو از تیغ و سنان غم نخورد

12. کشتهٔ عشق تو از تیر و تبر نندیشد

13. سر اگر در سر کار تو کنم دوری نیست

14. کانکه در دست تو افتاد ز سر نندیشد

15. نکنم یاد شب هجر تو در روز وصال

16. کانکه شد ساکن جنت ز سقر نندیشد

17. مکن اندیشه که خواجو نکند یاد لبت

18. کاین خیالیست که طوطی ز شکر نندیشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عود جان در مجمر دل می نهم بر آتشی
* گرمی دلسوز عاشق از قرنفل خوشتر است
شعر کامل
شاه نعمت‌الله ولی
* یار با ما بی‌وفایی می‌کند
* بی‌گناه از من جدایی می‌کند
شعر کامل
سعدی
* برخیز تا به عهد امانت وفا کنیم
* تقصیرهای رفته به خدمت قضا کنیم
شعر کامل
سعدی