غزل شمارهٔ 329
1. نی ز دود دل پرآتش ما مینالد
2. تو مپندار که از باد هوا مینالد
3. عندلیبیست که در باغ نوا میسازد
4. خوش سرائیست که در پردهسرا مینالد
5. بیزبانست و ندانم که کرا میخواند
6. در فغانست و ندانم که چرا مینالد
7. من دلخسته اگر زانکه ز دل مینالم
8. باری آن خستهٔ بیدل ز کجا مینالد
9. میفتد هر نفسی آتشم اندر دل ریش
10. بسکه آن غمزدهٔ بی سر و پا مینالد
11. می زنندش نتواند که ننالد نفسی
12. زخم دارد نه به تزویر و ریا مینالد
13. بسکه راه دل ارباب حقیقت زده است
14. ظاهر آنست که در راه خدا مینالد
15. نه دل خسته که یک دم ز هوا خالی نیست
16. هر کرا مینگرم هم ز هوا می نالد
17. هیچکس همدم ما نیست بجز نی و او نیز
18. چون بدیدیم هم از صحبت ما مینالد
19. ناله و زاری خواجو اگر از بی برگیست
20. او چه دیدست که هردم ز نوا مینالد
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده