خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 333

1. وقت صبوح آن زمان که ماه برآمد

2. شاه من از طرف بارگاه برآمد

3. کاکل عنبر شکن ز چهره برافشاند

4. روز سپید از شب سیاه برآمد

5. از در خرگه برآمد آن مه و گفتم

6. یوسف کنعان مگر ز چاه برآمد

7. پرده ز رخ برفکند و زهره فروشد

8. طرف کله برشکست وماه برآمد

9. سرو ندیدم که در قبا بخرامید

10. مه نشنیدم که با کلاه برآمد

11. بسکه ببارید آب حسرتم از چشم

12. گرد سرا پرده‌اش گیاه برآمد

13. شاه پریچهرگان چوطره برافشاند

14. فتنه بیکباره از سپاه برآمد

15. هر دم از آن عنبرین کمند دلاویز

16. ناله دلهای داد خواه برآمد

17. آه که شمع دلم بمرد چو خواجو

18. از من دلخسته بسکه آه برآمد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است
* ببین که در طلبت حال مردمان چون است
شعر کامل
حافظ
* لعلت چو شکوفه عقد پروین دارد
* روی تو چو لاله خال مشکین دارد
شعر کامل
خاقانی
* مکن حافظ از جور دوران شکایت
* چه دانی تو ای بنده کار خدایی
شعر کامل
حافظ