خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 404

1. اهل تحقیق چو در کوی خرابات آیند

2. از ره میکده بر بام سماوات آیند

3. تا ببینند مگر نور تجلی جمال

4. همچو موسی ارنی گوی به میقات آیند

5. گر کرامت نشمارند می و مستی را

6. از چه در معرض ارباب کرامات آیند

7. بر سر کوی خرابات خراب اولیتر

8. زانکه از بهر خرابی بخرابات آیند

9. پارسایان که می و میکده را نفی کنند

10. گر بنوشند مئی جمله در اثبات آیند

11. ور چو من محرم اسرار خرابات شوند

12. فارغ از صومعه و زهد و عبادات آیند

13. بدواخانهٔ الطاف خداوند کرم

14. دردمندان تمنای مداوات آیند

15. تشنگان آب اگر از چشمهٔ حیوان جویند

16. فرض عینست که چون خضر بظلمات آیند

17. اسب اگر بر سر خواجو بدواند رسدش

18. آنکه شاهان جهان پیش رخش مات آیند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نقش شیرین رود از سنگ ولی ممکن نیست
* که خیال رُخش از خاطرِ فرهاد رود
شعر کامل
جامی
* نان جو بر سفره ما گر نباشد، گو مباش
* نعمتی همچون زبان گندمین داریم ما
شعر کامل
صائب تبریزی
* غلام مردم چشمم که با سیاه دلی
* هزار قطره ببارد چو درد دل شمرم
شعر کامل
حافظ