خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 407

1. به آب گل رخ آن گلعذار می‌شویند

2. و یا به قطرهٔ شبنم بهار می‌شویند

3. بکوی مغبچگان جامه‌های صوفی را

4. بجامهای می خوشگوار می‌شویند

5. هنوز نازده منصور تخت بر سر دار

6. بخون دیدهٔ او پای دار می‌شویند

7. خوش آن صبوح که آتش رخان ساغر گیر

8. بباده لعل لب آبدار می‌شویند

9. بحلقه‌ئی که ز زلفت حدیث می‌رانند

10. دهان نخست به مشک تتار می‌شویند

11. بپوش چهره که مشاطگان نقش نگار

12. ز شرم روی تو دست از نگار می‌شویند

13. بسا که شرح نویسان روزنامهٔ گل

14. ورق ز شرم تو در جویبار می‌شویند

15. قتیل تیغ ترا خستگان ضربت شوق

16. بب دیده گوهر نثار می‌شویند

17. بشوی گرد ز خاطر که دیدگان هر دم

18. ز لوح چهرهٔ خواجو غبار می‌شویند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* زان می که داد حسن و لطافت به ارغوان
* بیرون فکند لطف مزاج از رخش به خوی
شعر کامل
حافظ
* منم آن قمری نالان که از بس سنگ بیدادم
* زدند از هر طرف از باغت ای سرو روان رفتم
شعر کامل
هاتف اصفهانی
* مردم آخر همه مردند ز بیماری دل
* به امیدی که تو را بر سر بیمار آرند
شعر کامل
فروغی بسطامی