خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 428

1. مرا وقتی نگاری خرگهی بود

2. که قدش غیرت سرو سهی بود

3. نه از باغش مرا برگ جدائی

4. نه از سیبش مرا روی بهی بود

5. بشب روشن شدی راهم ز رویش

6. ز مویش گر چه بیم گمرهی بود

7. ز چشم آهوانش خواب خرگوش

8. نه از مستی ز عین روبهی بود

9. سخن کوته کنم دور از جمالش

10. مراد از عمر خویشم کوتهی بود

11. رخم پر ناردان می‌شد ز خوناب

12. که از نارش دمی دستم تهی بود

13. ز مردان رهش خواجو در این راه

14. کسی کو جان بداد آنکس رهی بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* جذبه عاشق اثر در سنگ خارا می کند
* کوهکن معشوق خود از سنگ پیدا می کند
شعر کامل
صائب تبریزی
* چون لاله به نوروز قدح گیر بدست
* با لاله‌رخی اگر تو را فرصت هست
شعر کامل
خیام
* سودای عشق پختن عقلم نمی‌پسندد
* فرمان عقل بردن عشقم نمی‌گذارد
شعر کامل
سعدی