خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 460

1. ناله‌ئی کان ز دل چنگ برون می‌آید

2. گر بدانی ز دل سنگ برون می‌آید

3. صورت عشق چه نقشیست که از پردهٔ غیب

4. هر زمانی بد گرینگ برون می‌آید

5. از نم دیده و خون جگر فرهادست

6. هر گل و لاله که از سنگ برون می‌آید

7. می چون زنگ بده کاینهٔ خاطر ما

8. باده می‌بیند و از زنگ برون می‌آید

9. دلم از پرده برون می‌رود از غایت شوق

10. هر نفس کان صنم شنگ برون می‌آید

11. هر که در میکده از پیر مغان خرقه گرفت

12. شاید ار چون قدح از رنگ برون می‌آید

13. میشود ساکن خاک در میخانهٔ عشق

14. هر که از خانه فرهنگ برون می‌آید

15. جان می گشت مگر دیدهٔ خواجو که ازو

16. دمبدم باده چون زنگ برون می‌آید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مگر خود ساقی خود بوده ای ای شاخ گل امشب؟
* که آتش می زند در خار مژگان ارغوان تو
شعر کامل
صائب تبریزی
* با آن همه بیداد او وین عهد بی‌بنیاد او
* در سینه دارم یاد او یا بر زبانم می‌رود
شعر کامل
سعدی
* آب بقا کجا و لب نوش او کجا؟
* آتش کجا و گرمی آغوش او کجا؟
شعر کامل
رهی معیری