خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 477

1. کیست که با من حدیث یار بگوید

2. بهر دلم حال آن نگار بگوید

3. پیش کسی کز خمار جان بلب آورد

4. وصف می لعل خوشگوار بگوید

5. وز سر مستی به نزد باده گساران

6. رمزی از آن چشم پرخمار بگوید

7. لطف کند وز برای خاطر رامین

8. شمه‌ئی از ویس گلعذار بگوید

9. ور گذری باشدش بمنزل لیلی

10. قصهٔ مجنون دلفگار بگوید

11. دوست مخوانش که رخ ز دوست بتابد

12. یار مگویش که ترک یار بگوید

13. باد بهار از چمن بشنعت بلبل

14. باز نیاید اگر هزار بگوید

15. با گل بستان فروز روی تو خواجو

16. باد بود هر چه از بهار بگوید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* درون خامه هر گدا شهنشاهی است
* قدم برون منه از حد خویش، سلطان باش
شعر کامل
صائب تبریزی
* بی‌دل گمان مبر که نصیحت کند قبول
* من گوش استماع ندارم لمن یقول
شعر کامل
سعدی
* زان یار دلنوازم شکریست با شکایت
* گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت
شعر کامل
حافظ