خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 504

1. بوستان جنتست و سروم حور

2. تیره شب ظلمتست و ما هم نور

3. آب در پیش و ما چنین تشنه

4. باده در جام و ما چنین مخمور

5. دلبر از ما جدا و دل بر او

6. ما ز می مست و می ز ما مستور

7. بگذر از نرگسش که نتوان داشت

8. چشم بیمار پرسی از رنجور

9. هیچ غمخور مباد بی غمخوار

10. هیچ ناظر مباد بی منظور

11. ای رخت در نقاب شعر سیاه

12. همچو خورشید در شب دیجور

13. عین معتل عبهرت مفتوح

14. جیم مجرور طره‌ات مکسور

15. لؤلؤات عقد بسته با یاقوت

16. عنبرت تکیه کرده بر کافور

17. با تو همراهم و ز غیر ملول

18. بتو مشغولم و ز خویش نفور

19. گر شدم تشنهٔ لبت چه عجب

20. کاب خواهد طبیعت محرور

21. ای تو نزدیک دل ولی خواجو

22. همچو چشم بد از جمال تو دور


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر چون نیشکر سنگین دلان پامال سازندت
* تو از هر بند انگشتی سر تنگ شکر وا کن
شعر کامل
صائب تبریزی
* جای حیرت نیست گر شد سینه ما چاک چاک
* شیشه را چون نار خندان می کند صهبای عشق
شعر کامل
صائب تبریزی
* حیفم آید به قلم نام لبت برد دریغ
* که به صد قرن از آن طرفه کمان نتوان ساخت
شعر کامل
کمال خجندی