غزل شمارهٔ 527
1. روز عیش و طرب و عید صیامست امروز
2. کام دل حاصل و ایام به کامست امروز
3. گو عروس فلکی رخ منمای از مشرق
4. که مرا دیدن آن ماه تمامست امروز
5. خون عشاق اگر چند حلالست ولیک
6. عیش را جز می و معشوق حرامست امروز
7. صبحدم بلبل مست از چه سبب مینالد
8. کار او چون ز بهاران بنظامست امروز
9. در چمن نرگس سرمست خراب افتادست
10. زانکه اندر قدح لاله مدامست امروز
11. محتسب بیهده گو منع مکن رندانرا
12. کانکه با شاهد و می نیست کدامست امروز
13. زاهدی را که نبودی ز صوامع خالی
14. باز در کنج خرابات مقامست امروز
15. نالهٔ زیر ز عشاق بسی زار بود
16. مطرب از بهر چه آهنگ تو با مست امروز
17. گو بگویند که در دیر مغان خواجو را
18. دست در گردن و لب برلب جامست امروز
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده