خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 538

1. به فلک می‌رسد خروش خروس

2. بشنو آوای مرغ و نالهٔ کوس

3. شد خروس سحر ترنم ساز

4. در ده آن جام همچو چشم خروس

5. این تذروان نگر که در رفتار

6. می‌نمایند جلوهٔ طاوس

7. ساقیا باده ده که در غفلت

8. عمر بر باد می‌رود بفسوس

9. عالم آن گنده پیر بی آبست

10. که بر افروخت آتش کاوس

11. فلک آن پیر زال مکارست

12. که ز دستان او زبون شد طوس

13. گر فریبد ترا به بوس و کنار

14. تا توانی کنار گیر از بوس

15. زانکه از بهر قید دامادست

16. که گره می‌کنند زلف عروس

17. هر که او دل بدست سلطان داد

18. گو برو خاک پای دربان بوس

19. داروی این مرض که خواجو راست

20. برنخیزد ز دست جالینوس


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آیینه‌ای طلب کن تا روی خود ببینی
* وز حسن خود بماند انگشت در دهانت
شعر کامل
سعدی
* سوختم در آتشش چون عود و زانم بیم نیست
* بیم آن دارم که دود من بگیرد دامنش
شعر کامل
سلمان ساوجی
* قیامتست سفر کردن از دیار حبیب
* مرا همیشه قضا را قیامتست نصیب
شعر کامل
سعدی