غزل شمارهٔ 551
1. رقم ز غالیه بر طرف لاله زار مکش
2. ز نافه ختنی نقش بر عذار مکش
3. به خون دیدهٔ ما ساعد نگارین را
4. بیا و رنگ کن و زحمت نگار مکش
5. بقصد کشتن ما خنجر جفا و ستم
6. اگر چنانکه کشی تیغ انتظار مکش
7. ز بار خاطرم ای ساربان تصور کن
8. مکن شتاب و شتر را بزیر بار مکش
9. چو نیست پای برون رفتنم ز منزل دوست
10. بخنجرم بکش و ناقه را مهار مکش
11. چو از رخش گل صد برگ میتوان چیدن
12. مرو بطرف گلستان و رنج خار مکش
13. مدام چون ز می عشق مست و مدهوشی
14. بریز باده و درد سر خمار مکش
15. گرت ز غیرت بلبل خبر بود چو صبا
16. ببوستان مرو و جیب شاخسار مکش
17. بروزگار توان یافت کام دل خواجو
18. بترک کام کن و جور روزگار مکش
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده