خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 564

1. سخنی گفتم و صد قول خطا کردم گوش

2. قدحی خوردم و صد نیش جفا کردم نوش

3. من همان لحظه که بر طلعتش افکندم چشم

4. گفتم این فتنه ندارد دل مسکینان گوش

5. چون ننالم که چو از پرده برون آید گل

6. نتواند که شود بلبل بیچاره خموش

7. با چنین شرطه ازین ورطه برون نتوان شد

8. خاصه کشتی خلل آورده و دریا در جوش

9. آخر ای باده پرستان ره میخانه کجاست

10. تا کنم دلق مرقع گروه باده فروش

11. یا رب آن می ز کجا بود که دوش آوردند

12. که چنان مست ببردند مرا دوش بدوش

13. چون کشم بار فراق تو بدین طاقت وصبر

14. چون دهم شرح جفای تو بدین دانش و هوش

15. حلقهٔ زلف رسن تاب گرهگیر ترا

16. شد دل خسته سرگشتهٔ من حلقه بگوش

17. اگرت پیرهن صبر قبا شد خواجو

18. دامن یار بدست آر و ز اغیار بپوش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از ثمر شیرین نسازی گر دهان خلق را
* سعی کن از سایه ات چون بید آساید کسی
شعر کامل
صائب تبریزی
* بی حجاب تن خاکی نرسد جان به کمال
* پسته بی پوست محال است که خندان گردد
شعر کامل
صائب تبریزی
* تا که مرا شیر غمت صید کرد
* جز که همین شیر شکاریم نیست
شعر کامل
مولوی