غزل شمارهٔ 596
1. ای دل من بسته در آن زنجیر سمنسا دل
2. کرده مرا در غم عشقت بی سر و بی پا دل
3. برده ازین قالب خاکی رخت به صحرا جام
4. رانده ازین دیده پرخون سیل به دریا دل
5. چون دل ما برنگرفت از لعل لبت کامی
6. ای بت مهوش تو چرا برداشتی از ما دل
7. جای من بیدل و دین یا دیر بود یا دار
8. قصد من بی سر و پا یا دیده کند یا دل
9. مطرب دل سوختگان گو تا بزند بر چنگ
10. وای دل ای وای دل و دین وادل من وادل
11. ای شکری زان لب شیرین کرده تقاضا جان
12. وی نظری زانرخ زیبا کرده تمنا دل
13. جادوی عاشق کش چشمت خورده بافسون خون
14. هندوی زنگی وش زلفت برده بیغما دل
15. سرنکشد یکسر مو زان جعد مسلسل عقل
16. روی نتابد نفسی زان روی دلارا دل
17. چند زنی طعنه که خواجو در غم عشق افتاد
18. چون دلم افکند درین آتش چکنم با دل
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده