خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 614

1. آفتابست یا ستارهٔ بام

2. که پدید آمد از کنارهٔ بام

3. ماه در عقرب و قصب برماه

4. شام بر نیمروز و چین در شام

5. نام خالش مبر که وحشی را

6. طمع دانه افکند در دام

7. خیز تا می خوریم و بنشانیم

8. آتش دل به آب آتش فام

9. باده پیش آر تا فرو شوئیم

10. جامهٔ جان به آب دیدهٔ جام

11. می جوشیده خور که حیف بود

12. پخته در جوش و ما بدینسان خام

13. عاقلان سر عشق نشناسند

14. کاین صفت نبود از خواص و عوام

15. عشق عامست و عقل خاص ولیک

16. چکند خاص با تقلب عام

17. شمع مجلس نشست خیز ندیم

18. مه فرو رفت می بیار غلام

19. دشمنانرا بکام دوست مخواه

20. دوستانرا مدار دشمن کام

21. چون برآیی ببام پندارند

22. که سهیلست یا سپیدهٔ بام

23. با رخت هر که ماه می‌طلبد

24. نیست در عاشقی هنوز تمام

25. سرو با اعتدال قامت تو

26. ناتراشیده‌ئیست بی اندام

27. نام خواجو مبر که ننگ بود

28. اگر از عاشقان برآید نام


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* می توان کردن به نرمی راه در دلهای سخت
* رشته از همواری خود غوطه در گوهر زده است
شعر کامل
صائب تبریزی
* دم گرمم به تو افسرده درون در نگرفت
* زاهد از حق مگذر، سردتر از کافوری
شعر کامل
حزین لاهیجی
* عاشق خود گر کشی بجرم محبت
* بیشتر از من کس این گناه ندارد
شعر کامل
کمال خجندی