خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 653

1. بزن بنوک خدنگم که پیش دست تو میرم

2. چو جان فدای تو کردم چه غم ز خنجر و تیرم

3. اسیر قید محبت سر از کمند نتابد

4. گرم بتیغ برانی کجا روم که اسیرم

5. بحضرتی که شهانرا مجال قرب نباشد

6. من شکسته بگردش کجا رسم که فقیرم

7. ز خویشتن بروم چون تو در خیال من آئی

8. ولی عجب که خیالت نمی‌رود ز ضمیرم

9. چو شمع مجلسم ار زانکه می‌کشی شب هجران

10. چو صبح پرده برافکن که پیش روی تو میرم

11. کمال شوق بجائی رسید و حد مودت

12. که از دو کون گزیرست و از تو نیست گزیرم

13. بود بگاه صبوحی در آرزوی جمالت

14. نوای نالهٔ زارم ادای نغمهٔ زیرم

15. نظیر نیست ترا در جهان بحسن و لطافت

16. چنانکه گاه لطایف بعهد خویش نظیرم

17. قلم چو شرح دهد وصف گلستان جمالت

18. نوای نغمهٔ بلبل شنو بجای صریرم

19. مرا مگوی که خواجو بترک صحبت ما کن

20. چو از تو صبر ندارم چگونه ترک تو گیرم

21. منم درین چمن آن مرغ کز نشیمن وحدت

22. بیان عشق حقیقی بود نوای صفیرم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سبکبار مردم سبک‌تر روند
* حق این است و صاحبدلان بشنوند
شعر کامل
سعدی
* سعدیا گر بکند سیل فنا خانهٔ عمر
* دل قوی دار که بنیاد بقا محکم ازوست
شعر کامل
سعدی
* از تواضع افسر خورشید زرین گشته است
* کم نمی گردد فروغ گوهر از افتادگی
شعر کامل
صائب تبریزی