خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 665

1. گر من خمار خود ز لب یار بشکنم

2. بازار کارخانهٔ اسرار بشکنم

3. بر بام هفت قلعهٔ گردون علم زنم

4. دندان چرخ سرکش خونخوار بشکنم

5. در هم کشم طناب سراپرده کبود

6. بند و طلسم گنبد دوار بشکنم

7. منجوق چتر خسرو سیاره بفکنم

8. قلب سپاه کوکب سیار بشکنم

9. گر پای ازین دوایر کحلی برون نهم

10. چون نقطه پایدارم و پرگار بشکنم

11. بر اوج این نشیمن سبز آشیان پرم

12. نسرین چرخ را پر و منقار بشکنم

13. بفروزم از چراغ روان شمع عشق را

14. ناموس این حدیقهٔ انوار بشکنم

15. تا کی طریق توبه و سالوس و معرفت

16. جامی بده که توبه بیکبار بشکنم

17. خواجو بیا که نیم شب از بهر جرعه‌ئی

18. زنجیر و قفل خانه خمار بشکنم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* با این همه آن رنج شما گنج شما باد
* افسوس که بر گنج شما پرده شمایید
شعر کامل
مولوی
* به روی تازه نتوان پرده پوش فقر گردیدن
* که آتش عاقبت از دست خالی در چنار افتد
شعر کامل
صائب تبریزی
* تو بت چرا به معلم روی که بتگر چین
* به چین زلف تو آید به بتگری آموخت
شعر کامل
سعدی