غزل شمارهٔ 667
1. نیست بی روی تو میل گل و برگ سمنم
2. تا شدم بندهات آزاد ز سرو چمنم
3. منکه در صبح ازل نوبت مهرت زدهام
4. تا ابد دم ز وفای تو زنم گر نزنم
5. جان من جرعهٔ عشق تو نریزد بر خاک
6. مگر آنروز که در خاک بریزد بدنم
7. گر مرا با تو بزندان ابد حبس کنند
8. طرهات گیرم و زنجیر به هم درشکنم
9. بار سر چند کشم بی سر زلفت بردوش
10. وقت آنست که در پای عزیزت فکنم
11. چون سر از خوابگه خاک برآرم در حشر
12. بچکد خون جگر گر بفشاری کفنم
13. آخر ای قبله صاحبنظران رخ بنمای
14. تا رخ از قبله بگردانم و سوی تو کنم
15. بر تنم یک سر مو نیست که در بند تو نیست
16. گر چه کس باز نداند سر موئی ز تنم
17. پیرهن پاره کنم تا تو ببینی از مهر
18. تن چون تار قصب تافته در پیرهنم
19. بسکه میگریم و بر خویشتنم رحمت نیست
20. گریه میآید ازین واسطه بر خویشتنم
21. چون کنم وصف شکر خندهٔ شور انگیزت
22. از حلاوت برود آب نبات از سخنم
23. چون حدیث از لب میگون تو گوید خواجو
24. همچو ساغر شود از باده لبالب دهنم
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده