خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 688

1. ما ز رخ کار خویش پرده بر انداختیم

2. با رخ دلدار خویش نرد نظر باختیم

3. مشعلهٔ بیخودی از جگر افروختیم

4. و آتش دیوانگی در خرد انداختیم

5. بر در ایوان دل کوس فنا کوفتیم

6. بر سر میدان جان رخش بقا تاختیم

7. گر سپر انداختیم چون قمر از تاب مهر

8. تیغ زبان بین چو صبح کز سر صدق آختیم

9. شمع دل افروختیم عود روان سوختیم

10. گنج غم اندوختیم با غم دل ساختیم

11. سر چو ملک بر زدیم از حرم سرمدی

12. تا علم مرشدی برفلک افراختیم

13. چون دم دیوانگی از دل خواجو زدیم

14. مست می عشق را مرتبه بشناختیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دوش در مجلس ما بود زروی دلبر
* طبقی پر زگل وپسته وبادام وشکر
شعر کامل
سیف فرغانی
* فغان که در حرم وصل بار همچو سپند
* مرا نشستن و برخاستن یکی باشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* هزار دشمن اگر بر سرند سعدی را
* به دوستی که نگوید بجز حکایت دوست
شعر کامل
سعدی