خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 716

1. ای رخ تو قبلهٔ خورشید پرستان

2. پرتو روی چو مهت شمع شبستان

3. تشنه به خون من بیچارهٔ مسکین

4. سنبل سیراب تو برطرف گلستان

5. با گل رویت چه زند لاله و نسرین

6. با سر کویت چه کنم گلشن و بستان

7. طلعت خورشید و شست یا قمرست این

8. پستهٔ شکر شکنت یا شکرست آن

9. ای تنم از پای در آورده بافسوس

10. وی دلم از دست برون برده بدستان

11. سوز غم عشق تو در مجلس رندان

12. یاد می لعل تو در خاطر مستان

13. گرمیم از پای در آرد نبود عیب

14. در سر سرخاب رود رستم دستان

15. خواجو اگر جان بدهد در غم عشقت

16. داد وی از زلف کژ سر زده بستان


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تن آدمی شریف است به جان آدمیت
* نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
شعر کامل
سعدی
* شد کاسه دریوزه همه ناف غزالان
* تا نکهت آن زلف به صحرای ختن رفت
شعر کامل
صائب تبریزی
* از آن ساغر که نرگس داده پیوست
* شقایق خورده و افتاده سرمست
شعر کامل
وحشی بافقی