خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 728

1. تا چند دم از گل زنی ای باد بهاران

2. گل را چه محل پیش رخ لاله عذاران

3. هر یار که دور از رخ یاران بدهد جان

4. از دل نرود تا ابدش حسرت یاران

5. منعم مکن از صحبت احباب که بلبل

6. تا جان بودش باز نیاید ز بهاران

7. گر صید بتان شد دل من عیب مگیرید

8. آهو چه کند در نظر شیر شکاران

9. در بحر غم از سیل سرشکم نبود غم

10. کانرا که بود خرقه چه اندیشه ز باران

11. تا تاج سر از نعل سم رخش تو سازیم

12. یک راه عنان رنجه کن ای شاه سواران

13. گر نقش نگارین تو بینند ز حیرت

14. از دست بیفتد قلم نقش نگاران

15. از لعل تو دل بر نکنم زانکه بمستی

16. جز باده نباشد طلب باده گساران

17. خواجو چکنی ناله که پیش گل صد برگ

18. باشد بسحر باد هوا بانگ هزاران


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صبح بیداری شود گفتم مرا موی سفید
* من چه دانستم که خواهد پنبه گوشم شدن
شعر کامل
صائب تبریزی
* نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست
* چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم
شعر کامل
حافظ
* ز حسرت لب شیرین هنوز می‌بینم
* که لاله می‌دمد از خون دیده فرهاد
شعر کامل
حافظ