خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 786

1. صبحست ساقیا می چون آفتاب کو

2. خاتون آب جامهٔ آتش نقاب کو

3. چون لعل آبدار ز چشمم نمی‌رود

4. از جام لعل فام عقیق مذاب کو

5. در مانده‌ایم با دل غمخواره می کجاست

6. در آتشیم با جگر تشنه آب کو

7. اکنون که مرغ پردهٔ نوروز می‌زند

8. ای ماه پرده ساز خروش رباب کو

9. دردیکشان کوی خرابات عشق را

10. بیرون ز گوشهٔ جگر آخر کباب کو

11. گفتم چو بخت خویش مگر بینمت بخواب

12. لیکن ز چشم مست تو پروای خواب کو

13. خواجوکه یک نفس نشدی خالی از قدح

14. مخمور تا بچند نشیند شراب کو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* معلم، غالبا، امروز درس عشق می‌گوید
* که در فریاد می‌بینیم طفلان را به مکتب‌ها
شعر کامل
هلالی جغتایی
* گر خود رقیب شمع است اسرار از او بپوشان
* کان شوخ سربریده بند زبان ندارد
شعر کامل
حافظ
* بخت جوان یار ما دادن جان کار ما
* قافله سالار ما فخر جهان مصطفاست
شعر کامل
مولوی