خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 847

1. چه خوش باشد دمی با دوستداری

2. نشسته در میان لاله زاری

3. اگر نبود نسیم زلف خوبان

4. نروید گلبنی بر جویباری

5. وگر سودای گلرویان نباشد

6. نخواند بلبلی بر شاخساری

7. کنارم زان از آب دیده دریاست

8. که هجران را نمی‌بینم کناری

9. خیالی گشتم از عشقش ولیکن

10. ندارم جز خیالش راز داری

11. فراق جان ز تن آن لحظه باشد

12. که یاری دور می‌ماند ز یاری

13. نشاید گفت خواجو پیش هر کس

14. غم عشقش مگر با غمگساری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چاره من مرهم کافوری صبح است و بس
* من که دارم بر جگر داغی ز هر اختر جدا
شعر کامل
صائب تبریزی
* بس که بر نالهٔ دل گوش ندادی آخر
* هم دل از نالهٔ و هم ناله ز تاثیر افتاد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* ای خون دوستانت به گردن، مکن بزه
* کس برنداشتست به دستی دو خربزه
شعر کامل
رودکی