خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 883

1. حریفان مست و مدهوشند و شادروان خراب از می

2. من از بادام ساقی مست و مستان مست خواب از می

3. چنان کز ابر نیسانی نشیند ژاله بر لاله

4. سمن عارض پدید آید ز گلبرگش گلاب از می

5. تنش تابنده در دیبا چو می در ساغر از صفوت

6. رخش رخشنده در برقع چو آتش در نقاب از می

7. شب تاری تو پنداری که خور سر برزد از مشرق

8. که روشن باز می‌داند فروغ آفتاب از می

9. ترا گفتم که چون مستم ز من تخفیف کن جامی

10. چه تلخم می‌دهی ساقی بدین تیزی جواب از می

11. بساز ای بلبل خوشخوان نوائی کان مه مطرب

12. چنان مستست کز مستی نمی‌داند رباب از می

13. چو گل سلطان بستانست بلبل سر مپیچ از گل

14. چو می آئینه جانست خواجو رخ متاب از می

15. ببند ای خادم ایوان در خلوتسرا کامشب

16. حریفان مست و مدهوشند و شادروان خراب از می


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* وفا خار ره است، ارنه برای آشیان ما
* به هر گلشن که باشد، مشت خاری می شود پیدا
شعر کامل
صائب تبریزی
* تا مرا عشق تو تعلیم سخن گفتن کرد
* خلق را ورد زبان مدحت و تحسین من است
شعر کامل
حافظ
* چه محو ناخدا گردیده ای، ای از خدا غافل؟
* ندارد این سفر باد مرادی غیر یاربها
شعر کامل
صائب تبریزی