مسعود سعد سلمان_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 19

1. ای ترک ماهروی ندانم کجا شدی

2. پیوسته که گشتی کز من جدا شدی

3. بودم تو را سزا و تو بودی مرا سزا

4. ترسم ز نزد من به ناسزا شدی

5. درد دلا که بنده دیگر کسی نشد

6. وآن گه شدی که بر دل من پادشا شدی

7. بیگانه گشتن از من چون در سر تو بود

8. با جان من به مهر چرا آشنا شدی

9. کی بینمت که پردگی و نازنین شدی

10. کی یابمت که در دهن اژدها شدی

11. آن گه بریدی از من جمله که بارها

12. گفتم به مردمان که تو جمله مرا شدی

13. ای تیر راست چون بزدی بر نشانه زخم

14. وی ظن نیک من به چه معنی خطا شدی

15. آری همه گله نکنم چون شدی ز دست

16. تا خود همی به زاری گویم کجا شدی

17. امروزم ار ز هجر زدی در دو دیده خاک

18. بس شب که تو به وصل در او توتیا شدی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به خاک پای عزیزت که عهد نشکستم
* ز من بریدی و با هیچ کس نپیوستم
شعر کامل
سعدی
* در آن بساط که حسن تو جلوه آغازد
* مجال طعنه بدبین و بدپسند مباد
شعر کامل
حافظ
* ناصح زبان گشاد که تسکین دهد مرا
* نام تو برد و موجب صد اضطراب شد
شعر کامل
هلالی جغتایی