مسعود سعد سلمان_دیوانقصیده ها (فهرست)

شمارهٔ 162 - وعظ و تنبیه

1. گردش آسمان دایره وار

2. گاه آرد خزان و گاه بهار

3. گه کند عیش زندگانی تلخ

4. گه کند روز شادمانی تار

5. دیده ای را زند ز انده نیش

6. جگری را خلد ز مرگی خار

7. نرهد زو نهنگ در دریا

8. نجهد زو پلنگ در کهسار

9. کرده بر سرکشان به حمله ستم

10. برده از خسروان به قهر دمار

11. نیست جسمی کزو ننالد سخت

12. نیست چشمی کزو نگرید زار

13. زندگانی و جان و دل شکرد

14. زخم این اژدهای عمر شکار

15. کامرانی و عز و لهو خورد

16. دهن این نهنگ مردم خوار

17. بس بناها که او برآوردست

18. باز کردست با زمین هموار

19. بس روان ها که او بپروردست

20. که ندادست باز پس زنهار

21. گاه بر مادری ز دست آتش

22. گه ربوده ست بچه ای ز کنار

23. تو اگر سال و مه بنالی سخت

24. تو اگر روز و شب بگریی زار

25. عاقبت هیچ فایده نکند

26. پس تن خویش هیچ رنج مدار

27. ای ملک زاده ای که فکرت تو

28. روشن آیینه ای است بی زنگار

29. نیک دانی که کس نیاید پس

30. با قضاهای ایزد دادار

31. چرخ تندست تن به رنجه منه

32. مرگ حقست دل به غم مسپار


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر چه دوست به چیزی نمی‌خرد ما را
* به عالمی نفروشیم مویی از سر دوست
شعر کامل
حافظ
* سرو اگر نیز تحول کند از جای به جای
* نتوان گفت که زیباتر از این می‌گذرد
شعر کامل
سعدی
* در بهار از من مرنج ای باغبان گاهی اگر
* یاد از بی برگی فصل خزان آرم تو را
شعر کامل
هاتف اصفهانی