مسعود سعد سلمان_دیوانقطعه ها (فهرست)

شمارهٔ 63 - ایام شادخواری

1. ای بسا شب که تا به روز سپید

2. متعجب ز من بماند اختر

3. به چپ و راست سیلها راندم

4. به قدح ز آن گداخته گوهر

5. با رخ و زلف ساقیان ما را

6. یاد نامد ز لاله و عبهر

7. به هم آمیخته شد اندر گوش

8. نوش ساقی و لحن خنیاگر

9. ساغر می شده به رنگ و به بوی

10. چشم را شمع و مغز را مجمر

11. یک زمان شد به یکدگر گفتیم

12. چو بدیدیم روی یکدیگر

13. تن ز مستی همی نپاید پای

14. دل ز شادی همی برآرد پر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شمع عالم بود لطف چاره گر
* شمع را پروانه کردی عاقبت
شعر کامل
مولوی
* بس که در جان فگار و چشم بیدارم تویی
* هر که پیدا می شود از دور پندارم تویی
شعر کامل
جامی
* خوشم از گریه خود، گر چه همه خون دل است
* زانکه بوی تو ز هر قطره خون می آید
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی