مسعود سعد سلمان_دیوانقطعه ها (فهرست)

شمارهٔ 69 - ستایش و تشجیع خویش

1. تو ای تن برامش میا و مرو

2. تو ای سر به شادی مخسب و مخیز

3. تو ای دل دژم باش و هموار باش

4. تو ای دیده خون ریز و پیوسته ریز

5. نبینید پیری که جان مرا

6. نشسته ست چون شیری اندر نخیز

7. بناگوش من پر ز شمشیر کرد

8. ز موی سپید اینت کین و ستیز

9. عجب می کند زان بناگوش من

10. که هرگز ندیده ست شمشیر تیز

11. از آن رو که با تیغ تیز آشنا

12. مر او را نبوده ست در رستخیز

13. شناسد مرا تیغ بران که کس

14. ندیده ست پشت مرا در گریز

15. چو نیزه روم در اجل بند بند

16. اگر همچو جوشن شوم ریز ریز


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به جان زنده‌دلان سعدیا که ملک وجود
* نیرزد آنکه وجودی ز خود بیازارند
شعر کامل
سعدی
* تا توانی مده از کف به بهار ای ساقی
* لب جوی و لب جام و لب یار ای ساقی!
شعر کامل
سلمان ساوجی
* به روی تازه نتوان پرده پوش فقر گردیدن
* که آتش عاقبت از دست خالی در چنار افتد
شعر کامل
صائب تبریزی