مسعود سعد سلمان_دیوانمثنوی ها (فهرست)

شمارهٔ 14 - صفت محمد نایی

1. لحن نای محمد نایی

2. ارغنونی بود به تنهایی

3. چون به سر نای او درافتد دم

4. شاد گردد دلی که دارد غم

5. نغمه او چو جان بیفزاید

6. گر نثارش کنند جان شاید

7. راحت آن ساعتست کو از خشم

8. مهره بازی کند به پلک دو چشم

9. امر و نهی از امارتش خیزد

10. زر و در از عبارتش ریزد

11. مطربان را به جمله گرد آرد

12. پرده از پیش صفه بردارد

13. ناصر کل دوان شود هر سو

14. لت و سیلی روان شود هر سو

15. آن خر کون دریده بیرو را

16. بزند . . . خواره بانو را

17. زین همه زخم و چوب بند و جرس

18. غرض او بر آش باشد و بس

19. گر نه زین روسبی و آن گنده

20. نبود حاصلی مگر خنده

21. قلتبان چون گرفت خشم و لجاج

22. زود گردد روان ز هر سو کاج

23. چون ببیند ز خره دانگانه

24. جمله دارد فدای او خانه

25. در همه حال سیم دارد دوست

26. قلتبانی از آتش عادت و خوست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عشق سعدی نه حدیثیست که پنهان ماند
* داستانیست که بر هر سر بازاری هست
شعر کامل
سعدی
* پیوند عمر بسته به موییست هوش دار
* غمخوار خویش باش غم روزگار چیست
شعر کامل
حافظ
* توانگرا دل درویش خود به دست آور
* که مخزن زر و گنج درم نخواهد ماند
شعر کامل
حافظ