محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 116

1. ای گل امروز اداهای تو بی‌چیزی نیست

2. خندهٔ وسوسه فرمای تو بی‌چیزی نیست

3. می‌زند غیر در صلح به من چیزی هست

4. و اندرین باب تقاضای تو بی چیزی نیست

5. میدهی پهلوی خاصان به اشارت جایم

6. این خصوصیت بیجای تو بی‌چیزی نیست

7. من خود ای شوخ گنه کارم و مستوجب قهر

8. با من امروز مدارای تو بی‌چیزی نیست

9. فاش در کشتن من گرچه نمی‌گوئی هیچ

10. جنبش لعل شکرخای تو بی‌چیزی نیست

11. رنگ آشفتگی از روی تو گر نیست عیان

12. پیچش زلف سمن سای تو بی‌چیزی نیست

13. محتشم زان ستم اندیش حذر کن که امروز

14. اضطراب دل شیدای تو بی‌چیزی نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بیان شوق چه حاجت که سوز آتش دل
* توان شناخت ز سوزی که در سخن باشد
شعر کامل
حافظ
* گویند که در سینه غم عشق نهان کن
* در پنبه چسان آتش سوزنده بپوشم
شعر کامل
فروغی بسطامی
* در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود
* از گوشه‌ای برون آی ای کوکب هدایت
شعر کامل
حافظ