محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 131

1. شهریار من مرا پابست هجران کرد و رفت

2. شهر را بر من ز هجر خویش زندان کرد و رفت

3. وقت رفتن داد تیغ غمزه را زهر آب ناز

4. وان نگه کردن مرا صد رخنه در جان کرد و رفت

5. من فکندم خویش را از خاکساری در رهش

6. او ز استغنا مرا با خاک یکسان کرد و رفت

7. غایب از چشمم چو میشد با نگاه آخرین

8. خانهٔ چشم مرا از گریه ویران کردو رفت

9. روز اقبال مرا در پی شب ادبار بود

10. کز من آن خورشید تابان روی پنهان کرد و رفت

11. باد یارب در امان از درد بی‌درمان عشق

12. آن که دردم داد و نومیدم ز درمان کرد و رفت

13. دوزخی تا بنده شد بهر عذاب محتشم

14. دوش کان کافر دلش تاراج ایمان کرد و رفت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نرگس ار لاف زد از شیوه چشم تو مرنج
* نروند اهل نظر از پی نابینایی
شعر کامل
حافظ
* عندلیبی راکه ازگل با خیال گل خوش است
* هیچ باغ دلگشایی نیست چون چاک قفس
شعر کامل
صائب تبریزی
* شفا ز گفته شکرفشان حافظ جوی
* که حاجتت به علاج گلاب و قند مباد
شعر کامل
حافظ