محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 167

1. دلم از غمش چه گویم که ره نفس ندارد

2. غم او نمی‌گذارد که نفس نگه ندارد

3. چه ز مزرع امیدم دمد از جفای ترکی

4. که ز ابر التفاتش همه تیغ و تیر بارد

5. تن خویش تا سپردم به سگش ز غیرت آن

6. که خدنگ نیمه‌کش را نفسی نگاه دارد

7. ز نشستنش به مسجد به ره نیاز زاهد

8. شده یک جهت نمازی به دو قبل می‌گذارد

9. تو که داغ تیره روزی نشمرده‌ای چه دانی

10. شب تار محتشم را که ستاره می‌شمارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صف مژگان تو بشکست چنان دل‌ها را
* که کسی نشکند این گونه صف اعدا را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* من گریان چه کنم زآن مژه و غمزه حذر
* چه یکی نیزه چه صد چون بگذشت آب از سر
شعر کامل
کمال خجندی
* تا دل هرزه گرد من رفت به چین زلف او
* زان سفر دراز خود عزم وطن نمی‌کند
شعر کامل
حافظ