محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 179

1. روز محشر که خدا پرسش ما خواهد کرد

2. دل جدا شکر تو و دیده جدا خواهد کرد

3. جان غم دیده که آمد به لب از هجرانت

4. تا کند عمر وفا با تو وفا خواهد کرد

5. غیر را میکشی امروز و حسد می‌کشدم

6. که ملاقات تو فردای جزا خواهد کرد

7. کرم ناساخته جا می‌کند اینها در بزم

8. سر چو از باده کند گرم چها خواهد کرد

9. کرده رسوای دو عالم لقبم چون نکند

10. که به حشرم دگر انگشت نما خواهد کرد

11. کرده صد کار به دشمن مرض هجر کنون

12. مانده یک کار همانا که خدا خواهد کرد

13. محتشم عاقبت آن شوخ وفا کیش ز رحم

14. صبر کن صبر که درد تو دوا خواهد کرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عشق ورزیدم و عقلم به ملامت برخاست
* کان که عاشق شد از او حکم سلامت برخاست
شعر کامل
سعدی
* نقش شیرین رود از سنگ ولی ممکن نیست
* که خیال رُخش از خاطرِ فرهاد رود
شعر کامل
جامی
* تلخکامی نبود در شکرستان وصال
* نامه آور نگه و بوسه پیام است اینجا
شعر کامل
صائب تبریزی