محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 184

1. جدائی تو هلاکم ز اشتیاق تو کرد

2. تو با من آن چه نکردی غم فراق تو کرد

3. به مرگ تلخ شود کام ناصحی که چنین

4. شراب صحبت ما تلخ در مذاق تو کرد

5. ز عمر بر نخورد آن که قصد خرمن ما

6. به تیز ساختن آتش نفاق تو کرد

7. اجل که بی مددی قتل این و آن کردی

8. چو وقتا کار من آمد به اتفاق تو کرد

9. فغان که هر که به نامحرمی مثل گردید

10. فلک برغم منش محرم وثاق تو کرد

11. شبانه هر که به بزمی فتاد و رفت فرو

12. صباح سر به در از غرفه رواق تو کرد

13. ز خود هلاکتری دید و سینه چاکتری

14. بهر که محتشم اظهار اشتیاق تو کرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چشمت از ناز به حافظ نکند میل آری
* سرگرانی صفت نرگس رعنا باشد
شعر کامل
حافظ
* اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد
* من و ساقی به هم تازیم و بنیادش براندازیم
شعر کامل
حافظ
* حضور خلوت انس است و دوستان جمعند
* و ان یکاد بخوانید و در فراز کنید
شعر کامل
حافظ