محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 196

1. خنک آن نسیم بشارتی که ز غایب از نظری رسد

2. پس از انتظاری و مدتی خبری به بی‌خبری رسد

3. شب محنتم نشده سحر مگر آفتاب جهان سپر

4. بدر آید از طرفی دگر که شب مرا سحری رسد

5. نبود در آتش عشق او حذر از زبانه دوزخم

6. چه زیان کند به سمندری ضرری که از شرری رسد

7. خوشم آن چنان ز جفای او که به زیر بار بلای او

8. المی شود ز برای من ستمی که از دگری رسد

9. چو عطا دهد صلهٔ دعا چه زیان به مائدهٔ سخا

10. ز در شهنشه اگر صلا به گدای در به دری رسد

11. ز زمین مهر و وفای او مطلب بری که پی نمی

12. نه ز دشت او شجری دمد نه ز باغ او ثمری رسد

13. به میان خوف و رجا دلم به کجا تواند ایستاد

14. نه از این طرف ظفری شود نه به آن طرف خطری رسد

15. نرسد وصال شراب او بالم کشان خمار غم

16. مگر از قضا مددی شود که به محتشم قدری رسد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* با وجود ناامیدی بسکه مشتاق توام
* مدّعی گر مژدۀ وصلم دهد باور کنم
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* لاله را چهره شود چون شنبلید
* کو چو گل در بوستان آید همی
شعر کامل
سیف فرغانی
* نخل تنهایی من میوه فراوان دارد
* نیست چون بی ثمران حاجت پیوند مرا
شعر کامل
صائب تبریزی