محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 201

1. بی‌وفا یارا وفا و یاریت معلوم شد

2. داشتی دست از دلم دلداریت معلوم شد

3. شد رقیبم خصم و گفتنی جانبت دارم نگاه

4. آخرم کشتی و جانب داریت معلوم شد

5. بر دلم پر جوری از کین نهان کردی ولی

6. آن چه پنهان بود از پر کاریت معلوم شد

7. گفتمت مستی ز جام حسن و خونم ریختی

8. آری آری زین عمل هشیاریت معلوم شد

9. در قمار عشق خود را می‌نمودی خوش حریف

10. خوش حریفی از حریف آزاریت معلوم شد

11. دوش می‌کردی دلا دعوی بیزاری یار

12. امشب ای معنی ز آه و زاریت معلوم شد

13. این که می‌گفتی پشیمانم ز قتل محتشم

14. از تاسف خوردن ناچاریت معلوم شد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پشیمانی ندارد خنده بر وضع جهان کردن
* ندارد گریه در پی خنده ای کز زعفران خیزد
شعر کامل
صائب تبریزی
* به خدا اگر بمیرم که دل از تو برنگیرم
* برو ای طبیبم از سر که دوا نمی‌پذیرم
شعر کامل
سعدی
* دستگیری نتوان داشت توقع ز غریق
* اهل دنیا همه درمانده تر از یکدگرند
شعر کامل
صائب تبریزی