محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 22

1. چو افکنده ببیند در خون تنم را

2. کنید آفرین ترک صید افکنم را

3. نیاید گر از دیده سیلی دمادم

4. که شوید ز آلودگی دامنم را

5. ور از خاک آتش علم برنیاید

6. که هر شام روشن کند مدفنم را

7. به فانوس تن گر رسد گرمی دل

8. بسوزد بر اندام پیراهنم را

9. زغم چون گریزم که پیوسته دارد

10. چو پیراهن این فتنه پیرامنم را

11. مشرف کن ای ماه اوج سعادت

12. ز مسکین نوازی شبی مسکنم را

13. ز دمهای بدگو مشو گرم قتلم

14. بهر بادی آتش مزن خرمنم را

15. نیم محتشم خالی از ناله چون نی

16. که خوش دارد او شیوهٔ شیونم را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اشکم برون می افگند راز از درون پرده را
* آری، شکایتها بود، از خانه بیرون کرده را
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود
* کاین شاهد بازاری وان پرده نشین باشد
شعر کامل
حافظ
* گفتا چه عزم داری گفتم وفا و یاری
* گفتا ز من چه خواهی گفتم که لطف عامت
شعر کامل
مولوی