محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 247

1. جز من آن کس که به وصل تو نشد شاد که بود

2. آن که صد مشکلش از زلف تو نگشاد که بود

3. غیر من کز تو به پابوس سگان خورسندم

4. آن که روئی به کف پای تو ننهاد که بود

5. جز دل من که فلک بسته به رو راه نشاط

6. آن که بر وی دری از وصل تو نگشاد که بود

7. بعد حرمان من نامهٔ سیاه آن که به تو

8. برگ سبزی و پیامی نفرستاد که بود

9. تا بریدی ز من ای گنج مراد آنکه نساخت

10. دل ویران به ملاقات تو آباد که بود

11. جز من تنگ دل ای خسرو شیرین دهنان

12. عمرها از تو به جان کندن فرهاد که بود

13. جز تو در ملک دل محتشم ای شوخ بلا

14. آن که داد ستم و جور و جفا داد که بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پیران سخن ز تجربه گویند گفتمت
* هان ای پسر که پیر شوی پند گوش کن
شعر کامل
حافظ
* تا صاحب فرزند نگردی، نتوان یافت
* در عالم ایجاد، حقوق پدری را
شعر کامل
صائب تبریزی
* گر دست دهد دامن آن سرو روانم
* آزاد شود دل ز غم هر دو جهانم
شعر کامل
فروغی بسطامی