محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 351

1. ای طاعت تو بر همهٔ کائنات فرض

2. ذکرت بر اهل صومعه و سومنات فرض

3. گر سجدهٔ بشر ملک از یک جهت نمود

4. آمد سجود تو ز جمیع جهات فرض

5. ای در درون صد شکر ستان برون فرست

6. چیزی که هست در همهٔ گیتی زکات فرض

7. ای دل ز جامروز جفایش که در وفاست

8. ورزیدن تحمل و حلم و ثبات فرض

9. در وی مبین دلیر که ارباب عقل را

10. ضیط دل است لازم و حفظ حیات فرض

11. ای شیخ شکر کن تو کزین قد فارغی

12. شکر فراغتست بر اهل نجات فرض

13. بر محتشم که هست به یاد تو روز و شب

14. بی‌خورد و خواب نیست چو صوم و صلات فرض


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو رستم پدر باشد و من پسر
* نباید به گیتی کسی تاجور
شعر کامل
فردوسی
* در گلستانی که آن سرو میان باریک هست
* سرو را در دیده باریک بین اندام نیست
شعر کامل
محتشم کاشانی
* طوطی از خاموشی آیینه می آید به حرف
* مهر خاموشی به لب زن تا به دل گویا شوی
شعر کامل
صائب تبریزی