محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 413

1. شبی کان سرو سیم اندام را درخواب می‌دیدم

2. تن خود را عیان از رعشه چون سیماب می‌دیدم

3. در آن تاریکی شب از فروغ ماه روی او

4. ز روزن رفته بیرون شعله مهتاب می‌دیدم

5. نمی‌دیدم تنش را از لطافت لیک روی خود

6. در آن آئینه چون برگ خزان در آب می‌دیدم

7. چه تابان کوکبی بود آن چراغ چشم بیداران

8. که شمع ماه را در جنب او بی تاب می‌دیدم

9. همانا آب حیوان بود جسم نازنین او

10. که باغ حسن را از وی طراوت یاب می‌دیدم

11. تن سیمین او تا بود غلطان در کنار من

12. کنار خویشتن را پر ز سیم ناب می‌دیدم

13. در درج سخن را محتشم زین بیشتر مگشا

14. که یار این است گفتن آن چه من در خواب می‌دیدم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سیل دریا دیده هرگز برنمی گردد به جوی
* نیست ممکن هر که مجنون شد دگر عاقل شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* میلی که داشتند حریفان به نقل ومی
* از چشمک شکوفه بادام تازه شد
شعر کامل
صائب تبریزی
* از آتش سودایت دارم من و دارد دل
* داغی که نمی بینی دردی که نمی دانی
شعر کامل
رهی معیری