محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 467

1. ای نگاهت آهوان را گرم بازی ساختن

2. کمترین بازی سوار از پشت زین انداختن

3. غمزه‌ات شغل آن قدر دارد که در صید افکنی

4. می‌تواند کم به بسمل ساختن پرداختن

5. هرکه را زخمی زدی سر در قفای او منه

6. صید ناوک خورده را در پی چه لازم تاختن

7. کام جویان را مده در بزم جای ماه که هست

8. نقد عصمت باختن عشق از هوس نشناختن

9. ظلم بیداد است اما آتشی بی‌دود نیست

10. بی‌کسان را سوختن با ناکسان در ساختن

11. مهر ورزان راست وجه آزمون از روی زرد

12. نقد جان در بوته غم بردن و به گداختن

13. محتشم می‌آورد بر لشگر عزت شکست

14. پیش خوبان دم به دم رایت ز آه افراختن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* رسم عاشق کشی و شیوه شهرآشوبی
* جامه‌ای بود که بر قامت او دوخته بود
شعر کامل
حافظ
* حافظ اندر درد او می‌سوز و بی‌درمان بساز
* زان که درمانی ندارد درد بی‌آرام دوست
شعر کامل
حافظ
* خواهم شدن به کوی مغان آستین فشان
* زین فتنه‌ها که دامن آخرزمان گرفت
شعر کامل
حافظ