محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 508

1. آن کوست قبلهٔ همه کس قبله‌جو در او

2. و آن روست قبله‌ای که کند کعبهٔ رو در او

3. آیینه ساز چشم من این شیشه ساخته

4. نوعی که جز تو کس ننماید نکو در او

5. ز آب و هوای لطف تو گلزار کام ماست

6. باغ شکفته صد گل بی‌رنگ و بو در او

7. داری دلی که هست محل ملایمت

8. بد خوئی هزار بت تندخو در او

9. کویت چه گلشن است که از دجله‌های چشم

10. جاری تراست خون دل از آب جو در او

11. باید به آب داد کتابی که هیچ جا

12. نبود حدیث حرمت جام و سبو در او

13. زین کلبه نگذرید تماشائیان که هست

14. دیوانه‌ای از آن بت زنجیر مو در او


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* جز شب و روز مکرر در بساطش هیچ نیست
* عمرها زیر فلک چون خضر اگر پاید کسی
شعر کامل
صائب تبریزی
* دلا چو غنچه شکایت ز کار بسته مکن
* که باد صبح نسیم گره گشا آورد
شعر کامل
حافظ
* عارفی کو که کند فهم زبان سوسن
* تا بپرسد که چرا رفت و چرا بازآمد
شعر کامل
حافظ