محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 553

1. اگر مقدار عشق پاک را دلدار دانستی

2. مرا بسیار جستی قدر من بسیار دانستی

3. نبودی کوه کن در عشق اگر بی‌غیرتی چون من

4. رقابت با هوسناکی چو خسرو عار دانستی

5. به قدر درک و دانش مرد را مقدرا می‌دانند

6. چه خوش بودی اگر یار من این مقدار دانستی

7. تفاوت‌ها شدی در غیرت و بی‌غیرتی پیدا

8. اگر آن بی‌تفاوت یار از اغیار دانستی

9. سیه‌چشمی که درخوابست از کید بداندیشان

10. چه بودی قدر پاس دیدهٔ بیدار دانستی

11. بت پر کار من کائین دل‌داری نمی‌داند

12. نجستی یک دل از دستش اگر این کار دانستی

13. نگشتی شعلهٔ بازار رنجش یک نفس ساکن

14. اگر ازار او را محتشم آزار دانستی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* زلف تو بنفشه ار غلامی فرمود
* زین روی بنفشه حلقه درگوش نمود
شعر کامل
خاقانی
* هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود
* در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
شعر کامل
حافظ
* تا سرو قباپوش تو را دیده‌ام امروز
* در پیرهن از ذوق نگنجیده‌ام امروز
شعر کامل
شیخ بهایی