محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 574

1. آن که هرگز نزد از شرم در معشوقی

2. امشب افکند به سویم نظر معشوقی

3. امشب از چشم سیه چاشنی غمزه فشاند

4. که نظر کرد به سویم ز سر معشوقی

5. امشب از پای فتادم که پیاپی می‌کرد

6. در دل من گذر از رهگذر معشوقی

7. امشب از من حرکت رفت که بیش از همه شب

8. یافتم در حرکاتش اثر معشوقی

9. از کمر بستنش امروز یقین شد که حریف

10. بهر من بسته به دقت کمر معشوقی

11. نوبر باغ جمالست که پیدا شده است

12. از نهال قد آن گل ثمر معشوقی

13. ...

14. زنده مانم چو در آمدز در معشوقی

15. محتشم مژده که پیک نظر آزادیست

16. به دل از مصر جمالش خبر معشوقی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عقل حیران شود از خوشهٔ زرین عنب
* فهم عاجز شود از حقهٔ یاقوت انار
شعر کامل
سعدی
* هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی
* کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را
شعر کامل
حافظ
* گویند سنگ لعل شود در مقام صبر
* آری شود ولیک به خون جگر شود
شعر کامل
حافظ