محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 583

1. اقبال ظفر پیوند در کار جهانبانی

2. اقبال ولیخا نیست اقبال ولیخانی

3. جز وی به که داد ایزد در سلک سرافرازان

4. اقبال شهنشاهی در مرتبهٔ خانی

5. مخلوق به این نصرت ممکن نبود گویا

6. موجود به شکل او شد نصرت ربانی

7. آن ضبط و پی افشردن در ضبط اساس ملک

8. بعد دو جهانی داشت از طاقت انسانی

9. سلطانی و خانی را شرمست ز شان وی

10. آن منصب دیگر را حق داردش ارزانی

11. در ملک سخا جاهیست کانجا به رضای او

12. یک مورچه می‌بخشد صد ملک سلیمانی

13. از دور فلک دورش دور است که بی‌جنبش

14. دست دگرست اینجا در دایره گردانی

15. در مدح ولیخان باد برپا علم کلکش

16. تا محتشم افرازد رایات سخن رانی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ
* قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت
شعر کامل
حافظ
* الا تا در مه بهمن بود در خانه‌ها آبی
* الا تا در مه نیسان بود در دشتها سوسن
شعر کامل
امیر معزی
* بر لعل لبت جان ز سر شرق فشاندن
* سهل است ولی زیره به کرمان نتوان برد
شعر کامل
کمال خجندی